دل ما بی‌دلان بردند و رفتند* 

اقبال لاهوری دوبار متولد شده است؛ در تقویم مشهور جهانی بیست‌ودوم فوریه‌۱۸۷۳ میلادی(۱۲۸۹ قمری) و در تقویم هند و پاکستان، نهم فوریه ۱۸۷۷ میلادی(۱۲۹۳ قمری) روز تولد اوست؛ «یوم اقبال» که هر ساله به جشن و بزرگداشت او می‌گذرد.

اقبال لاهوری

به گزارش همشهری آنلاین، اقبال با خانواده‌اش در شهر سیالکوت زندگی و تحصیل کرد. ۲۰۰ سال قبل از تولدش، اجداد برهمن او مسلمان شده بودند و حتی رد پای گرایش‌های صوفیه در این خاندان دیده می‌شود. شاید علاقه زیاد اقبال به مولانا هم از همین‌جا رنگ گرفته باشد.

فلسفه را در دانشگاه لاهور، کمبریج لندن و مونیخ آلمان تا دکتری ادامه داد. بعد از مدتی به پاکستان برگشت و به تدریس و شاعری و وکالت پرداخت. دوره رشد او با تاریک‌ترین اتفاقات در کشورهای اسلامی همراه بود.

انگلیس در افغانستان و اندونزی، فرانسه در الجزایر و سوریه و تونس، روس و انگلیس در شمال و جنوب ایران و سرانجام از هم پاشیدن حکومت عثمانی. مسلمانان چشم و دهان بسته بودند؛ اقبال نمی‌توانست ساکت بماند، قسم خورده بود که آنها را از خواب گران بیدار کند. این شد که شروع کرد به نوشتن مقالات روشنفکرانه و سخنرانی و سرودن شعرهایی که هم لطافت داشتند و هم تند و تیز بودند.

بیشتر بخوانید:

  • به مناسبت سالروز تولد قیصر امین پور | لحظه‌های کاغذی

  • به بهانه سالروز تولد محمدعلی بهمنی | شاعر شنیدنی است

کم‌کم پایش به سیاست باز شد و به عضویت در مجلس قانونگذاری پنجاب درآمد. در سال ۱۹۳۰ در کنفرانس سالانه مسلم‌لیگ در ‌الله‌آباد، فکر تشکیل کشور مستقل پاکستان را مطرح کرد تا درگیری بین هندوها و مسلمانان تمام شود؛ هر چند این اتفاق ۱۷ سال طول کشید و او آن روز را ندید.

اقبال در سفری که به اروپا دعوت شده بود، برای نخستین‌بار بعد از بیرون رانده شدن مسلمانان از اسپانیا، در مسجد قرطبه نماز خواند. قصیده «جاوید نامه» را هم تحت‌تأثیر این مسجد نوشت که با پیشگفتاری کوتاه و جذاب از هرمان هسه به آلمانی ترجمه شد.

اقبال لاهوری را مطهری و شریعتی به ایرانیان شناساندند. وی در اواخر عمرش زمینگیر شده بود؛ ولی هنوز حرف‌ها داشت؛ کتاب‌ها و مقالات را املا می‌کرد و با دوستان و عیادت‌کنندگان در مورد مسائل روز به بحث می‌نشست.

۱۰ دقیقه قبل از مرگش، نزدیک طلوع آفتاب ۲۱ آوریل ۱۹۳۸ این اشعار را زمزمه می‌کرد: «نشان مرد مومن با تو گویم/ چو مرگ ‌آید تبسم بر لب اوست».

* نام یکی از اشعار اقبال در مجموعه «پس چه باید کرد؟»

دل ما بی‌دلان بردند و رفتند* 

کد خبر 846103

  • به مناسبت سالروز تولد قیصر امین پور | لحظه‌های کاغذی

  • چهار روایت از حجاب زنان در ایران

  • دل ما بی‌دلان بردند و رفتند*

  • دروازه‌بان استقلال دختر جیمی‌جامپ را بغل کرد اما پسر هوادار را هل داد | ماجرای آغوش مهربانی بازیکنی که وظیفه دروازه‌بانی را فراموش کرد

  • واکنش دبیر ستاد امر به معروف به فیلم‌های درگیری هنجارشکنان حجاب

  • ماجرای تخریب ۶۰ ویلای غیرمجاز ۸۰ میلیارد تومانی ؛ گفتم تخریب کافی نیست…

  • فوری | اولین تصمیم کمیته انضباطی در خصوص کاپیتان استقلال

  • در پشت صحنه «نون خ ۵» چه می‌گذرد؟

  • ماجرای اظهارات نسنجیده جناب سفیر که صدای فعالان مسلمان را درآورد | سفارت ایران ناچار به صدور بیانیه شد

  • شکارچی کرکس، برگ برنده رزم هوایی ایران | ۷ سامانه پدافند هوایی ایران را بیشتر بشناسید

  • دروازه‌بان استقلال دختر جیمی‌جامپ را بغل کرد اما پسر هوادار را هل داد | ماجرای آغوش مهربانی بازیکنی که وظیفه دروازه‌بانی را فراموش کرد

  • درگیری خونین در صف بربری | کندن گوش پسر جوان به سبک تایسون

  • واکنش دبیر ستاد امر به معروف به فیلم‌های درگیری هنجارشکنان حجاب

  • نخستین واکنش رهبر انقلاب به حمله سپاه به اسراییل

  • انتقاد تند و تیز به شوخی‌های سریال نون خ ۵

  • ماجرای تخریب ۶۰ ویلای غیرمجاز ۸۰ میلیارد تومانی ؛ گفتم تخریب کافی نیست…

  • چهره‌های ایرانی که کابوس نتانیاهو شده‌اند + عکس

  • لحظه رهاسازی بخشی از حقابه ایران از سوی افغانستان | ویدئو

  • ترس علنی سخنگوی فارسی‌زبان رژیم صهیونیستی از ایران قدرتمند! | بیایید هر دو طرف کوتاه بیاییم! | ویدئو

  • مراکز سری اسرائیل که با موشک های نقطه زن ایران منهدم شدند

دیدگاهتان را بنویسید